در فکر کفشهای پاره ام بودم. آرزوی خریدن کفشی نو، تمام فکر و ذهنم را مشغول کرده بود. ناراحت از اینکه چرا پول کافی برای خریدن کفش ندارم؟ چرا من اینقدر فقیرم؟ چرا خداوند اینقدر مرا در سختی قرار داده است؟ در این فکرها بودم که ناگهان: شخصی را دیدم که پا نداشت. شرمنده شدم... همیشه قدر داشته هایمان را داشه باشیم. همیشه در همه حال بگوییم: الحمد لله رب العالمین سوره حدید: مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی أَنْفُسِکُمْ إِلَّا فِی کِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یسِیرٌ«22» لِکَیلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ وَاللَّهُ لَا یحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ«23» [ چهارشنبه 90/11/26 ] [ 9:39 صبح ] [ حسین هاتفی ]
|
||