سالها پیش توفیق شد برای مدتی کوتاه شاگردی استاد توانا مرحوم آقای ضابط را داشته باشم. ایشان جمله ای از وصیت نامه شهیدی 17 ساله خواندند که هنوز نوای گرم ایشان در گوشم طنین انداز است. بعد از آن کلاس، دنیای بی وفا نگذاشت که اسم و کل وصیت نامه این عارف شهید را از ایشان بگیرم و به دیدار پروردگار خویش شتافت. جملاتی که در ذهنم است با اندکی ویرایش نوشته میشود: خدایا شبها وقتی که من خواب بودم به دور بسترم میچرخیدی و به من میگفتی: بنده من! محبوب من! بلند شو با من سخن بگو، نماز بخوان، با من درد دل کن تا غمخوارت باشم، تا بر ملائکه فخر بفروشم ولی من روی خود را میگرداندم و تو دور بسترم را میچرخیدی و باز تکرار میکردی ولی من... امام صادق علیه السلام: مَا مِنْ عَبْدٍ إِلَّا وَ هُوَ یَتَیَقَّظُ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَیْنِ فِی اللَّیْلِ أَوْ مِرَاراً فَإِنْ قَامَ وَ إِلَّا فَحَّجَ الشَّیْطَانُ فَبَالَ فِی أُذُنِهِ أَ لَا یَرَى أَحَدُکُمْ إِذَا کَانَ مِنْهُ ذَلِکَ قَامَ ثَقِیلًا وَ کَسْلَان هیچ بنده ای نیست مگر این که از شب تا صبح یک بار یا دو بار یا چند بار از خواب بیدار می شود. اگر پس از بیدار شدن، بلند شود (و مشغول نماز شب و تهجد و عبادت شود) که چه بهتر و إلاّ شیطان پیروز میشود و میآید و بر گوشش بول و ادرار می کند (و او سنگین و کسل می شود) آیا نمی بینید که هر کدام از شما وقتی چنین باشد سنگین و کسل می شود و حاضر نیست به راحتی از خواب بلند شود . امام صادق علیه السلام: إِنَّ لِلَّیْلِ شَیْطَاناً یُقَالُ لَهُ الزُّهَاءُ فَإِذَا اسْتَیْقَظَ الْعَبْدُ وَ أَرَادَ الْقِیَامَ إِلَى الصَّلَاةِ قَالَ لَهُ لَیْسَتْ سَاعَتُکَ ثُمَّ یَسْتَیْقِظُ مَرَّةً أُخْرَى فَیَقُولُ لَهُ لَمْ یَأْنِ لَکَ فَمَا یَزَالُ کَذَلِکَ یُزِیلُهُ وَ یَحْبِسُهُ حَتَّى یَطْلُعَ الْفَجْرُ فَإِذَا طَلَعَ الْفَجْرُ بَالَ فِی أُذُنِهِ ثُمَّ انْصَاعَ یَمْصَعُ بِذَنَبِهِ فَخْراً وَ یَصِیح از برای شب شیطانی است که او را «زهاء» می گویند، پس هرگاه بنده ای از خواب بیدار شود و اراده کند برخاستن برای نماز شب را، آن شیطان به او می گوید: حالا وقت برخاستن تو نیست. پس دفعه دیگر که بیدار شود و خواهد برخیزد، آن شیطان گوید: وقت برخاستن نشده، یعنی زود است. پس پیوسته او را از برخاستن باز دارد و حبس کند او را تا فجر طلوع کند و چون فجر طالع شود، بول کند در گوش او. آن وقت بگذرد از او، در حالی که دُم خود را می جنباند از ناز، و به خود می بالد. هر دو حدیث از: المحاسن، ج1، ص: 87 [ پنج شنبه 91/2/28 ] [ 8:18 عصر ] [ حسین هاتفی ]
|
||