انسان! موجودی که مغرور است و به خود میبالد. فکر میکند آزاد است هر کار که دلش میخواهد انجام میدهد. أَیحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ یتْرَکَ سُدًى (آیا انسان گمان میکند بیهدف رها میشود؟!) أَلَمْ یکُ نُطْفَةً مِنْ مَنِی یمْنَى (آیا او نطفهای از منی که در رحم ریخته میشود نبود؟!) سوره قیامت، آیه36و37. گاهی اوقات او را چه میشود که گردن کشی میکند و همه چیز را از یاد میبرد. ضعف و حقارت خود را فراموش و همهی خوبی ها را قِی میکند! چگونه در برابر عظمت و بزرگی خداوند متعال قد علم میکند و فریاد انسانیت و منیّت سر میدهد؟! فقط خودش را میبیند و والسلام. خود را محدود در این کرهی خاکی میبیند و سر در لاک خویش کرده است. غافل از عظمت و ربوبیّت خداوند قهّار. در صورتی که دور و برش پر است از نشانه و تلنگر. ولی غفلت با او چه میکند؟ إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیلِ وَالنَّهَارِ لَآیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَابِ (مسلما در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانههای (روشنی) برای خردمندان است.) سوره آل عمران، آیه190. امام علی علی السلام: أتَزعَمُ أنّکَ جرمٌ صغیرٌ و فیکَ انطوی العالمُ الأکبرُ. آیا تو فکر میکنی که فقط همین جسم کوچک هستی؟ در صورتی که عالم بسیار بزرگی در تو نهفته است. منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج2، ص41. اگر کوچکی و ضعف خود را میدانست غرور نداشت. اگر حقارت خود و عظمت خداوند در آسمانها و زمین را میدانست ظلم و ستم نمیکرد. گاهی اوقات باید گفت به کجا چنین شتابان میرویم. قدرت خداوند را فراموش میکنیم و به اندک رنج و سختی و مصیبتی، گریبان او را میگیریم و از همه آسمان و زمین شکایت داریم و طلبکارانه حق خود را میخواهیم. یکی از اساتید پاور پوینتی با نام از کهان تا کیهان در کلاس نمایش دادند و حاصلش این پست شد. این پاورپوینت زیبا و تأمل برانگیز در اینجا قرار میگیرد. مسلماً تماشایش خالی از لطف نیست و ضرر نمیکنید، گرچه تکراری باشد. تکرارش برای نگارنده هر دفعه جذابتر بود. هر جا که روم روی دل آرای تو بینم هر سو نگرم قامت رعنای تو بینم در شمع و گل و بلبل و پروانه و گلزار مهر و مه و اختر، رخ زیبای تو بینم مهر تو نه مهری است که از دل بتوان برد من خلق جهان عاشق و شیدای تو بینم مشتاق جمال تو نه تنها شده موسی کاندر دل هر ذره تمنای تو بینم ذات تو چه مرموز و عجیب است و پر اسرار عالم همه را غرق تماشای تو بینم یک بیش نباشی و نداری تو سرایی با این همه هر جا نگرم جای تو بینم
[ چهارشنبه 91/7/12 ] [ 5:56 عصر ] [ حسین هاتفی ]
|
||