نخور نون و ماست چرا که میشوی کج و راست بیتی که نویسنده برای دوستش به تناسب این خاطره مثلاً تراویده است! با یکی از دوستان نزدیک دوران خوابگاه (حجره)، صحبت میکردیم. حرف از خاطرات و یاد آن دوران بود. این بیت را میخواند و آهی از دل میکشید و سخن میگفت. آن موقع چه بودیم و الان چه هستیم؟ از سفرهای مشهدش میگفت: هر موقع دلم میگرفت مشهد بودم. هیچ چیز جلودارم نبود. ماهی چند بار، با اینکه سخت بود ولی میرفتم. پول نبود میرفتم. جا نبود میرفتم. یک بار در زمستان جا نبود، کف اتوبوس روی آهن سرد خوابیدم و لرزیدم تا به زیارت آقا برسم. پنجشنبه حرکت، جمعه برگشت. فقط یک زیارت و تمام. گاهی اوقات نمازهای یک ماه همهاش شکسته بود! غذای این دو روزم، صبحانه نون و ماست، نهار نون و ماست، شام هم نون و ماست. یک روز از صحن آزادی بیرون آمدم، روبه روی مهمان سرا یکی از خادمین حرم اشاره کرد و گفت: میخواهی خادم افتخاری مهمان سرا شوی و بعد هم مهمان سفره حضرت؟ با جان و دل قبول کردم. در همه سفرهایی که به مشهد داشتم چون دیر میرسیدم، یک راست مهمان سرا میرفتم و بعد هم مهمان سفره حضرت و بعد هم یک زیارت، کمتر از یک ساعت و بعد هم برگشت سمت قم! بهش میگفتیم کبوتر حرم. اما بغض گلویش را فشار میدهد. چرا؟ سه سال است که به مشهد نرفته. آن کبوتر کجاست؟ او را چه شده است؟ آن موقع چه بودیم؟ الان چه هستیم؟ شاید دیگر دلتنگ نمیشود! یا شاید... امام صادق علیه السلام: مَنِ اسْتَوَى یَوْمَاهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ وَ مَنْ کَانَ آخِرُ یَوْمَیْهِ خَیْرَهُمَا فَهُوَ مَغْبُوطٌ وَ مَنْ کَانَ آخِرُ یَوْمَیْهِ شَرَّهُمَا فَهُوَ مَلْعُونٌ وَ مَنْ لَمْ یَرَ الزِّیَادَةَ فِی نَفْسِهِ فَهُوَ إِلَى النُّقْصَانِ وَ مَنْ کَانَ إِلَى النُّقْصَانِ فَالْمَوْتُ خَیْرٌ لَهُ مِنَ الْحَیَاةِ. وسائل الشیعه، ج16، ص94. کسی که دو روزش با یکدیگر برابر باشد، مغبون و زیان دیده است. و کسی که روز دومش نیکوتر از روز اول باشد، مورد غبطه و حسرت دیگران است. و کسی که دومین روزش بدتر باشد (امروزش بدتر از دیروز باشد) از رحمت خدا به دور و ملعون است. و هر که در خود افزایشى نبیند، در حال کاهش است، و هر که رو به کاهش باشد، مرگ براى او بهتر از زندگی است! [ دوشنبه 91/6/20 ] [ 5:42 عصر ] [ حسین هاتفی ]
|
||