دیروز بعد از یک مدت طولانی با چند نفر از دوستان عازم باغی در خارج از شهر شدیم دوستمان که باغ را اجاره کرده بود مقداری چاغاله بادام را از درخت چید و کنار درختی گذاشت اما هنگامی که آهنگ رفتن داشتیم خبری از آنها نبود در جستجوی پاکت گم شده! اما خبری نبود إن شاء الله که چاغاله بادام ها دلشان برای درخت تنگ شده بود و باز به درخت چسبیده بودند! چقدر رضای خداوند و بهشت و راحتی های آخرت را ارزان میفروشیم! [ شنبه 91/2/30 ] [ 11:39 صبح ] [ حسین هاتفی ]
|
||