باز هم روز مادر. نشد که خدمتش برسم گوشی رو برداشتم و در این شب ولادت بهش تبریک گفتم... شرمنده دیگه نشد خدمت برسم گفتم: میخوای هدیه ات رو برایت پست کنم؟ گفت: من هدیه نمیخوام فقط سلامتی و موفقیت شما رو از خدا میخوام دلم سوخت و بیشتر میسوزه وقتی که به یاد می آورم: دوران کودکی و نوجوانی را چقدر از دستشان ناراحت میشدم! چقدر دلشان را سوزاندم! چرا مطابق میل من رفتار نمیکنند؟ الان میفهمم! خوانندگانی که خود پدر و مادر هستند میفهمند! وقتی پدر شدم، حس پدر و فرزندی را چشیدم و قطعا نو مادران هم! فهمیدم وقتی که شب تا صبح را بیداری کشیدم و حرص و جوشش را خوردم وقتی که حاضرم خاری به پایش نرود و به جای او خودم آسیب ببینم وقتی که.... چگونه زحمات آنها را جبران کنم؟ مواظب باشیم بعضی وقتها خیلی زود دیر میشود! امام صادق علیه السلام: مَنْ نَظَرَ إِلَى أَبَوَیْهِ نَظَرَ مَاقِتٍ وَ هُمَا ظَالِمَانِ لَهُ لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ لَهُ صَلَاةً. کسی که به پدر و مادر خود با عصبانیت و بغض نگاه کند (و آن پدر مادر در حق او ظلم هم کرده باشند) خداوند نماز او را قبول نمیکند! اصول کافی، ج2، ص: 349 پ.ن: نگاه به گنبد حضرت معصومه سلام الله علیها کردم آهی کشیدم کاش میشد مادر خطابت کنم و شما نیز مرا فرزند از 14 سالگی مهمانت شدم جسارت کردم و با همه بی لیاقتی یک طرفه مادر خطابت کردم [ شنبه 91/2/23 ] [ 12:6 صبح ] [ حسین هاتفی ]
|
||