از سایت: قاصد نیوز (به دلیل محدودیت تعداد کلمات مقداری از این نوشته حذف شد و برای دیدن اصل آن به لینک مراجعه فرمایید) این نوشتار بر آن است شبهات، اکاذیب و مغالطات القا شده توسط مدیرمسئول سایت انتخاب که در روزنامه جمهوری اسلامی به چاپ رسیده است را درج و با بررسی تاریخی به تبیین آن بپردازد. بسم الله الرحمن الرحیم - آیت الله مصباح یزدی چهره ی نه چندان فعال ایام حیات امام (ره) ... خوب است بدانیم جنس فعالیت انسان ها به نسبت تخصصشان در زمینه های مختلف متفاوت است و نباید از چهره های متفکر و ایدئولوگ در عرصه های اجرایی انتظار حضور پررنگ فیزیکی داشت بلکه وظیفه آنها در وهله اول دفاع از مرزهای ایدئولوژیک و پاسخ به حملات فکری و شبهه پراکنی های جبهه مقابل است. علامه مصباح یزدی نیز به عنوان چهره موثر در این زمینه، این نقش مهم را از اوایل انقلاب تا امروز به عهده گرفته و در این سنگر خطیر انجام وظیفه می کند و به نحوی توانسته از انجام این مهم به خوبی برآید که رهبر معظم انقلاب درباره ایشان می فرمایند:
حال سوال اینجاست اگر کسی در زمان حضرت امام در سنگرهایی که لازم بود نقش آفرینی نمی کرد و کنج عزلت بر می گزید آیا از منظر رهبر انقلاب همواره در مسیر حق بود؟ در ادامه به گوشه ای از فعالیت های ایشان در حوزه ایدئولوژیک اشاره می کنیم:
اسناد و مدارک زیادی وجود دارد که از حضور پر رنگ ایشان در انقلاب حکایت می کند به طوری که «در جلد سوم مرکز اسناد انقلاب اسلامی بیش از 18 امضاء از آیت الله مصباح یزدی در ذیل بیانیه ها و اطلاعیه ها در حمایت از امام و نهضت اسلامی ثبت است» که حتی برخی از کسانی که امروز ادعای انقلابی گری هم دارند این تعداد امضا ذیل بیانیه های مختلف از آن ها وجود ندارد. یا فعالیت های نظری و آموزشی علامه مصباح یزدی در راستای اهداف انقلاب و نهضت امام در سال های منتهی به انقلاب اسلامی، چیزی نیست که بتوان آن ها را انکار کرد.
مگر می شود سلسله درس هایی که با عنوان «حقوق و سیاست در قرآن» توسط آیت الله مصباح یزدی برای طلاب جوان و در تببین نظام سیاسی اسلام در سال های 1356-1355 ارائه می شد را انکار کرد. یا چگونه می توان نقش برجسته ایشان در انتشار نشریه هایی مانند “بعثت” و “انتقام” به همراه برخی از دیگر شاگردان امام خمینی (ره) را که مشی انقلابی و مبارزه جویانه ای داشت، را در سال های منتهی به انقلاب اسلامی را نادیده گرفت. ایشان از همان سالهای ابتدایی انقلاب با حضور فعال در مدرسه حقانی و موسسه در راه حق و همچنین تاسیس موسسه علمی آموزشی امام خمینی(ره) سعی در تربیت نیروهای متخصص و کارا و در کل کادرسازی برای انقلاب پرداخت. امروز جمع بسیاری از بهترین متفکران و ارادتمندان به ساحت ولایت در کشور از دانش آموختگان این علامه اسلام شناس هستند چه کسی می تواند حمایت های رهبری عزیز از دورهای طرح ولایت و تاثیر گذاری آن را در دانشگاه ها آن هم در دوران مظلومیت انقلاب و آرمانهای آن فراموش کند. دوره هایی که عبدالکریم سروش در باره آن گفته بود"من نمی دانم آیت الله مصباح در این چهل روز چه به دانشجویان آموزش می دهد که پس از ان اینان در دانشگاه ها همه رشته های ما را پنبه می کنند" اینها تنها گوشه هایی از ضرب شصت یک نیروی فعال و قدرتمند ایدئولوژیک است که توانست هجمه های ایدئولوژیک را در زمان حیات آیت الله مطهری ها و علامه طباطبائی با همکاری انها و بعد از ان بزرگواران با معدودی از همسنگران خویش دفع کند. - با اشتباه استراتژیک برخی افراد جریان دوم خرداد ، به قله جریان اصولگرایی بدل شد جمله ای معروف میان اهل علم است که می گویند «تعرف الاشیاء باضدادها» آری علامه مصباح یزدی این فیلسوف اسلام شناس که به فرموده رهبر معظم انقلاب:
با این وزانت علمی و عمق علمی و احاطه و وسعت و با این آگاهی و بینش و صفا دارای چنین صفاتی است که در بیابان اصلاح طلبی رادیکال که فاقد اخلاق و و وزانت در علوم اسلامی و صفای الهی بود به قله ای مبدل گردید که نتیجه ان روی آوردن مردم به سرانگشت اشاره ایشان در 3تیر 84 شد. گو آنکه رابطه ی آقای مصباح یزدی با احمدی نژاد در دوره دهم ریاست جمهوری، رو به تیرگی رفت ، اما او هیچ گاه نقدی را متوجه دولت نکرد جالب است در دنیای رسانه که بااندک زمانی میتوان به آرشیو سخنرانی ها و اظهار نظرهای افراد دسترسی پیدا کرد روزنامه جمهوری اسلامی به خود اجازه چنین دروغپردازی فاحشی را میدهد در ادامه مروری میکنیم به برخی اظهارات علامه مصباح در مقابل خطاهای دولت دهم
و قس علی هذا مثالهای فراوانی از انتقاد های آیت الله مصباح به دولتی که به گفته اهل فن بوسیله خود ایشان سرکار آمد این نشان از تقوی و عدم انانیت ایشان است که بر خلاف برخی از افراد صاحب نفوذ کشور و به اصطلاح استوانه ها که هیچگاه لب به انتقاد از دولتی که خود حامی آن بودند نمی گشایند. برخی معتقد بودند آیت الله درس عبرتی گرفته و فهمیده که نمی تواند تئوری پرداز انقلاب باشد. لذا چنین انتظار بود که تجربه شکست خورده ی احمدی نژاد، لیدر جریان پایداری را وادارد که تئوری های عجیب این جریان را بوسیده و بر طاقچه نهد جالب است افرادی مانند آقای هاشمی و چهره هایی مانند اصلاح طلبان و سایت هایی همچون انتخاب و غیره از مجموعه رسانه های زنجیره ای همنوا با کارگزاران، به دنبال آن هستند که جریان اصلاحات، خاتمی و فتنه گرانی چون موسوی را احیا کنند. همانهایی که غائله 18تیر 78 را به پاکردند و قطار انقلاب را از مسیر خط امام و ولایت خارج کردند. همانهایی که در فتنه 88 با ادعای موهوم تقلب بدون انکه دلیلی برای این ادعای ارائه کنند بر طبل اختلاف و اغتشاش کوبیدند حال افرادی مانند اینها بدون حتی یک کلمه عذر خواهی و تغییر روش و فکرکردن به بازنشستگی سیاسی و اجتماعیشان، به خاطر ظلم بزرگی که به ملت شریف ایران و امنیت کشور عزیزاسلامی مان روا داشته اند امروز مدعیانی هستند که انتظار دارند امثال آیت الله مصباح از دایره تئوری پردازی انقلاب اسلامی خداحافظی کنند. آیت الله مصباحی که چکیده و معدل کار دولت منتسب به ایشان پس از 8 سال در کلام رهبر معظم انقلاب در آخرین دیدار با دولت دهم اینگونه دیده می شود:
آیت الله مصباح بیشتر مایلند فضای سیاسی را ملتهب و مضطرب نگاه دارند تا همواره دستاویزی برای فعالیت سیاسی تخریب گرایانه خود داشته باشند افرادی که امروز نگران التهاب در جامعه هستند همانهایی هستند که در زمان هشت سال ریاست جمهوری دولت قبل از هیچ توهین و تهمت و ناروایی نسبت به دولت فروگذار نکردند. یادمان نمی رود که در سال دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد آقای هاشمی رفسنجانی اعلام کرد دیگر دوران مدارا با این دولت سر آمده. فراموش نمیکنیم که آقای هاشمی دائما در سایت شخصی خود تلویحا احمدی نژاد را با بنی صدر مقایسه می کرد و تلویحا دولت را به رمالی و جن گیری متهم می کرد! حال سوال اینجاست تا کی قرار است سیاست یک بام و دوهوای کارگزاران و اصلاح طلبان ادامه یابد؟
حضرت آیت الله مصباح یزدی که سابق بر این، فرمانبری از سخنان رییس جمهور را همان پذیرش کلام خداوند می پنداشتند ، ظاهراً با بیانات اخیر خود، مشخص فرموده اند که منظور ایشان، رییس دولت نهم بوده و نه هر رییس جمهور از راه رسیده که از قضا سنخیتی با آراء و عقاید ایشان نداشته باشد! جالب است که مدیر مسئول سایت انتخاب که خود ناشر این مقاله موهوم است چشم و گوش خود را به روی حقایق اتفاق افتاده در زمان دولت دهم و واکنش های صریح علامه مصباح می بندد و با قلمی که معلوم نیست به چه انگیزه ای به نوشتن واداشته شده چنین تاریخ نه چندان دور را نادیده می گیرد. در زمان احمدی نژاد علامه مصباح در ادامه انتقادهای صریحشان به رییس جمهور وقت می فرمایند:
در این میان، ذکر این نکته نیز گفتنی است که تکرار مکرر لفظ «مقام معظم رهبری» در سخنان دکتر روحانی، برخلاف نظر آیت الله مصباح، تعارف واژگونه و توخالی نیست کسی که ادعای ولایتمداری دارد حق ندارد از امام و مقتدایش جلو بزند یا عقب بیافتد خوب است در زمینه پیروی از نظرات رهبر معظم انقلاب نگاهی داشته باشیم به کارنامه یکساله دولت آقای روحانی تنها نیم نگاهی می اندازیم تا ببینیم آیا ایشان حق مقتدا بودن را به جا آورده یا صرفا از الفاظ برای اقناع افکار عمومی استفاده می کنند 1.صحبت تلفنی رییس جمهور روحانی با اوباما در حاشیه اجلاس نیویورک که مورد انتقاد رهبر معظم انقلاب قرار گرفت. 2.درحالیکه رهبر معظم انقلاب صراحتا اعلام میدارند که بنده به این مذاکرات خوش بین نیستم رییس جمهور در تلویزیون در نطقی اعلام می کند خوشبینی در دنیای سیاست یا بدبینی خیلی معنا ندارد و باید واقعبین باشیم، بنده با شناختی که از دنیا و مسئله دارم بدبین نیستم. 3. پیرامون بحث ماهواره رهبر معظم انقلاب فرمودند :امروز سلطهگران در همه جای دنیا - هر جایی به تناسب - در فکر سلطه فرهنگیند؛ یک نمونهاش هم همین ماهواره است که حالا باز هم میبینم بحث ماهواره را مطرح کردهاند. این منطق درست نیست که ما بگوییم چون تا پنج سال دیگر فنآوری ماهواره پیشرفت خواهد کرد و بدون بشقاب هم مردم ممکن است تصاویر ماهواره را بگیرند، پس از حالا جلویش را باز کنیم. درحالیکه رییس جمهور میگوید : بعدها غصه دیگری شروع شد، اینکه با ماهواره چه کنیم. اگر خدایی نکرده تلویزیونی بتواند با یک دیش مخفی یا آشکار شبکه دیگری را بگیرد و جوانان آن شبکه را بببیند چگونه ایرانیت و اسلامیت میماند؟! دیدیدم که ماهواره آمد و مبارزه در پشتبام و بالکن تاثیرگذار نبود و نه ایمان مردم پَر زد و رفت و نه هویت مردم از دست رفت!!! 4.در بحث دین دولتی و دولت دینی دربعضى از مطبوعات، نوشتهها، گفتهها، بعضىها با عنوان "دین دولتى" و "فرهنگ دولتى" میخواهند نظارت دولت را محدود کنند و تخریب کنند و به اصطلاح یک اَنگ غلطى و مخالفتى به آن بزنند که آقا، اینها میخواهند دین را دولتى کنند، فرهنگ را دولتى کنند! این حرفها یعنى چه؟ "دولت دینى" با "دین دولتى" هیچ فرقى ندارد. دولت جزو مردم است؛ دین دولتى یعنى دین مردمى درحالیکه آقای روحانی میگوید: دولت دینی" خوب است ولی "دین دولتی" جای بحث دارد. دین را نباید به دست دولت داد زیرا دین در دست علما، فرهیختگان و مراجع است و البته دولت نیز باید حمایت کند. ...در پایان نگاهی می اندازیم به نظر بزرگان درباره آیت الله مصباح: امام خمینی(ره):
رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای:
حضرت علامه طباطبایى :(ره)
حضرت علامه جوادی آملی :
حضرت آیت الله مشکینی(ره) :
حضرت آیت الله مظاهری :
حضرت آیت الله استادی :
والسلام علی من اتبع الهدی سردبیر پایگاه خبری تحلیلی قاصدنیوز [ یکشنبه 93/3/25 ] [ 7:42 عصر ] [ حسین هاتفی ]
|
||