کودکِ تازه به دنیا آمده زردی گرفته بود و حال مادر نامساعد، دکتر گفت باید بستری شود. اما پدر راهیِ سفری دور بود و نگرانِ کودک و مادرِ بدحال. پدر گفت: حتما باید بستری شود؟ می توان از این کار صرف نظر کرد؟ اگر می شود در منزل مراقب او باشیم؟ دکتر نیم نگاهی بالا انداخت و خودکار و نسخه را طرف پدر هل داد و گفت: پس تو بنویس، شاید تو بیشتر از من می دانی، تو که بیشتر از من درس خوانده ای، پس تو بیا و بشو دکتر! ***** بعضی از افراد معلوم نیست به چه علت، به خاطر اعتماد به نفس بالا و در عین حال کاذب، یا غرور و تکبر، یا اطلاعات اندک و در عین حال جهل بسیار، یا به خاطر هواهای نفسانی یا سلایق شخصی و اعتقادات غلط یا افکار باطل یا دلسوزی که نامش کاسه داغ تر از آش و دوستی خاله خرسه شدن است، اقدام به نقد دیگران در حیطه های مختلف یا نظریه پردازی در موضوعات مختلفی که مربوط به آنها نیست و یا اطلاعات کم دارند، می کنند. پزشک نمی تواند در مسائل مهندسی نسخه بپیچد، همان طور که مهندس نمی تواند در مسائل پزشکی نسخه بپیچد. روحانی نمی تواند در مسائل پزشکی نسخه بپیچد، همان طور که پزشک نمی تواند در مسائل دینی نسخه بپچد. و همچنین سایر اقشار و اصناف در مسائل یکدیگر. حتی یک پزشکی که سواد و تجربه اش محدود است نمی تواند در مسائل کلان پزشکی نظر دهد و با اساتید خود محاجّه کند. همچنان که یک روحانی که سواد و تجربه اش محدود است نمی تواند در مسائل کلان دینی نظر دهد و با علماء و مراجع محاجّه کند و یا فتوی بدهد. البته لازم به ذکر است که این سخنان بدین معنا نیست که دانشجو و طلبه یا دیگران خود تفکر نکنند و در پی سوال و کشف ابهام و جهل خود از آن مسائل کلان و کلام بزرگان نباشند. اما چه بسیار فرق است بین تفکر و سوال کردن و زدودن جهل و ابهام خود با نقد کردن و نظریه پردازی و خود را حق دانستن آن هم با اطلاعات اندک و تجربه محدود. و چقدر جامعه ما پر است از کوچک هایی که خود را بزرگ می پندارند و آرواره تکان می دهند و قلم می چرخانند! پ.ن: تذکر یک نکته در رابطه با مسائل دینی و سیاسی لازم است. سیاست و دیانت ما عین هم است و از هم جدا نیست و معصومین علیهم السلام و بسیاری از شهدا به خاطر همین به شهادت رسیدند. سیاستمدار قبل از اینکه سیاستمدار باشد باید دین شناس و دین مدار و راه شناس و در طریق دین باشد. همچنین با بیان این مطلب توهم نشود که علماء و روحانیت بصیر و دین شناس و آگاه به مسائل زمان، برای حفظ دین و جلوگیری از خودکامگی و مستی سیاستمداران تازه به دوران رسیده و پر و بال گرفته در سایه ولایت و حکومت اسلامی، سخنی در مسائل سیاسی و نظام اسلامی نزنند. که اگر چنین علمای بصیر و عالم و باصفایی نبود ولایت تنهاتر می ماند و خوش بینانه اجنبی ها از طریق غفلت و جهالت این سیاستمداران وارد کشور می شدند و ثروت مادی و معنوی آن را غارت می کردند. [ سه شنبه 93/3/20 ] [ 7:38 عصر ] [ حسین هاتفی ]
|
||