زنگ تفریح بود، بچهها داشتند ساندویچ میخوردند. من هم قدم میزدم و با آنها بازی میکردم. گفتم وقتی که این ساندویچ را از بوفه گرفتید به آن بنده خدا چه گفتید؟ گفتند به او گفتیم: ممنون، متشکرم، دستت درد نکند و... گفتم بچهها شده تا حالا ساندویچ بگیرید و سرتان را پایین بیندازید و چیزی نگویید و بروید؟ گفتند نه به هیچ وجه، توی مرام ما نیست. گفتم حالا اگر یکی این کار را کرد چه؟ گفتند حاج آقا خیلی انیماله. (Animal ) گفتم عجب! به این شدت؟ گفتند بله به این شدت. گفتم در قبال کارش پول میگیرد چرا تشکر میکنید؟ گفتند خب پول بگیرد ولی مرام آدمیت این است که تشکر کنیم وگرنه همان که گفتیم، طرف انیماله! گفتم بچهها الان هوا بارانیست، اگر این ناودان بزرگ روی صورتم برعکس بود چه میشد؟! گفتند آب باران میرفت داخل دماغ و باید همیشه چتر بر میداشتید. بعد همه زدند زیر خنده و گفتند حاج آقا خیلی ضایع بود. گفتم الان هم ضایع هست! اگر من از اونی که این ناودانها را این طوری قرار داده تشکر نکنم باز هم انیمال هستم؟ بچهها نگاهی به هم کردند و گفتند بله. گفتم تازه از من هیچ پولی هم دریافت نکرده و این ناودان ذرهی کوچکی از الطاف اوست. حاج آقا بعضی از ماها خیلی بندههای انیمالی هستیم... أُولَئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ(الأعراف/179) آنها همچون چهارپایانند؛ بلکه گمراهتر! آنها همان غافلانند. چقدر این آیه بر جان انسان مینشیند: إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَ أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی (طه/14) من «الله» هستم؛ معبودی جز من نیست! مرا بپرست، و نماز را برای یاد من به پا دار! [ شنبه 92/9/2 ] [ 10:19 عصر ] [ حسین هاتفی ]
|
||