نشد تا نماز صبح را سر وقت بخوانم، نماز شب که هیهات! گاهی هم تا نزدیک آفتاب و نماز طلایی. گاهی هم خواب غفلت و قضاء. صبحانه خورده و نخورده از خونه میزنم بیرون دنبال بدبختی و یک لقمه نون، شاید دنبال نون حلال. یا نه میرم مدرسه یا دانشگاه دنبال درس و بحث. ظهر خسته و کوفته میام خونه، یه لقمه غذا میخورم و یه نماز دست و پا شکسته هم قبلش یا بعدش میخونم. عصر یا خوابم یا تلویزیون میبینم. شاید هم دوباره بزنم بیرون و برم دنبال نون حلال! یا میشینم خونه درسهای فردا رو میخونم. شب شده؛ خسته و کوفته تر از ظهر، منتظرم تا شام بخورم و کارهای نیمه تموم روز رو انجام بدم و بخوابم، نماز مغرب و عشاء هم دوباره دست و پا شکسته میخونم. فقط میخونم تا راحت بشم و بیشتر هم از ترس چوب خدا! دوباره فردا صبح و همان آش و همان کاسه... در این بین پـــس تــو کـــجـایــی؟! با وجود چنین منتظرانی آیا آمدنت نزدیک است؟ [ سه شنبه 91/10/19 ] [ 2:20 عصر ] [ حسین هاتفی ]
|
||