دو نفر که انگار از پشت کوههای قاف آمده بودند نظر چند زنجیرزنِ امام علی علیه السلام را جلب کردند! جوان، زنجیر میزد و نگاه میکرد، حتی با نگاهش بدرقهشان هم کرد! و از صورتش لبخندی را هم هزینه نمود. کاش چنین صحنهای به چشم نمیخورد، کاش جوان عزادار ما خودش را کم نمیفروخت، کاش زنجیر عزایش را به نگاهِ هرزه نمیفروخت، کاش نظرِ رحمتِ دائمی مولا را به نیم نگاه کوتاهی نمیفروخت، کاش این لبخند هوس آلود را به لبخند و رضایت علی علیه السلام نمیفروخت! کاش خبر داشت که چه بسا اگر خود مولا علی علیه السلام حضور داشتند بر صورتش سیلی میزدند! کاش خبر داشت که مردی به عمر گفت: حق مرا از علی بن ابیطالب بگیر. عمر گفت: حق تو از چه قرار است؟ آن مرد گفت: سیلی بر من زد. عمر از علی علیه السلام پرسید: آیا تو به این مرد سیلی زدهای ای اباالحسن؟ حضرت علی علیه السلام فرمود: آری. عمر گفت: به چه علت؟ حضرت علی علیه السلام فرمود: «رأیته یتامل حرم المؤمنین فی الطواف» دیدم در حال طواف به ناموس مؤمنین چشم چرانی میکند. عمر گفت: «احسنت یا اباالحسن» کار خوبی کردی ای اباالحسن، آنگاه رو به آن مرد کرد و گفت: «وقعت علیک عین من عیون الله» چشمی از چشمان خدا تو را دید ـ و بر تو سیلی زد ـ پس حقی به گردن علی علیه السلام نداری تا من وی را بازخواست کنم. ریاض النضرة، محب الدین طبری، ج 2 ص 145. این حکایت در بحارالانوار ج39، ص88 نیز نقل شده است. اگر امام صادق علیه السلام نگاه به نامحرم را تیری از تیرهای مسموم شیطان میدانند به این علت است که هم اثر زخم تیر بر روح انسان میماند و هم این تیر زهر آلود سریع در تمام روح نفوذ میکند و همه اعضاء را از پای در میآورد. النَّظْرَةُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ مَسْمُومٌ مَنْ تَرَکَهَا لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَا لِغَیْرِهِ أَعْقَبَهُ اللَّهُ أَمْناً وَ إِیمَاناً یَجِدُ طَعْمَهُ. نگاه به نامحرم تیری مسموم از تیرهای شیطان است. کسی که فقط به خاطر خداوند آن را ترک کند، خداوند هم عاقبت و پاداش او را امنیت و ایمان قرار میدهد که طمع و شیرینی آن را مییابد. وسائل الشیعه، ج20، ص192. روزه دار ماه مبارک! قرآن میفرماید: قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ. به مردان مومن بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند. وَ قُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ. و به زنان مومن بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند. سوره نور، آیه 31 و 32. چه بد معضلی است که جامعه ما گرفتار آن است. راستی برای که زنجیر و سینه میزنیم؟! باعث افتخار و زینت اهل بیت علیهم السلام باشیم نه سرافکندگی آنها، چنانچه امام صادق علیه السلام از ما خواستند: کُونُوا لَنَا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا عَلَیْنَا شَیْنا. وسائل الشیعة، ج12، ص8. اگر عاشقیم ببینیم معشوق چه میخواهد و چگونه است. و گاهی همه چیز از یک نگاه شروع میشود ... [ جمعه 92/5/11 ] [ 6:6 عصر ] [ حسین هاتفی ]
آبشار از شهر ده دقیقه فاصله داشت، همراه چند نفر از مسئولان آموزش و پرورش برای برپایی نماز جماعت راه افتادیم. شلوغ بود، برای بعضی حضور یک روحانی در آن فضا جالب بود و یا شگفت انگیز و یا ناخوشایند! نماز جماعت با استقبال مسافران تمام شد، همراهان گفتند که این آبشار زیبا را هم ببینیم، نگاهها جالب بود، از سلامهای با شدت گرفته تا جمع کردن بعضی از بساطها و جمع و جور شدنها، و منتظر سُر خوردن حاج آقا از بالای آبشار! جمعی از خواهران نزدیک شدند؛ یکی از آنها گفت: اون شرارههای آتش رو بپوشون جلوی حاج آقا. و بعد خنده و متلک و... وقتی که گذشتند مسئول آموزش و پرورش گفت: کاش اعتقاد داشتی که این موها واقعا شرارههای آتش است! شرارههای آتشی که هم دنیا را نابود میکند (هر چند نفهمیم) و هم آخرت را (که دیر میفهمیم) کاش این زندگی و عمرِ کوتاه را با لذتها و زیباییهای زودگذر به بازی نمیگرفتیم. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله: ألا رُبَ شَهْوَةِ سَاعَةٍ أَوْرَثَت حُزْناً طَوِیلاً. نهج الفصاحه، ص245. «چه بسا شهوت و لذت یک لحظهاى که موجب حزن و اندوه طولانى گردد.» [ شنبه 92/1/17 ] [ 11:33 عصر ] [ حسین هاتفی ]
ای بابا، من که متاهلم، ای بابا من که مذهبیام، ای بابا من که سنی ازم گذشته. ای بابا دیگه داری سخت میگیری، ای بابا این حرفها دیگه از ما گذشته، ای بابا این وصلهها به ما نمیچسبه و ای بابا... وقتی هم خواهد رسید: ای بابا آخرش سرم به سنگ خورد! اما دیگر دیر است. نه به آتش میتوان گفت نسوزان، نه به سنگ میتوان گفت نَشکان، و نه به پنبه میتوان گفت نسوز و نه به شیشه میتوان گفت نشکن. متاهل باشی، سنی ازت گذشته باشه، مذهبی و با وجهه باشی، احساس تقوای شدید داشته باشی؛ بر سر پرتگاه ایستادهای! شاید این تقوا با یک "تق" ساده "وا" شود. و چه ساده و راحت کلاه سر خود میگذاریم و با بهانههای مختلف به خود اطمینان میدهیم که اتفاقی نخواهد افتاد و چه تقوا و مواظبتی داریم! اما خدا میداند در کجا قدم میگذاریم! تاریخ چه تجربههای تلخی را به یادگار گذاشته است. رضایت شاهد و ناظر و حاکم در چیست؟! او که نبی بود تقوایش را مدیون ربّ خویش میدانست: وَ مَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ «یوسف/53» من هرگز خودم را تبرئه نمیکنم، که نفس (سرکش) بسیار به بدیها امر میکند؛ مگر آنچه را پروردگارم رحم کند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است. پ.ن: وای بر ما وقتی که فکر کنیم در مسیر تقواییم ولی قدمگاهمان آتش است! إلهنا لاتکلنا إلی أنفسنا طرفة عین أبداً [ یکشنبه 91/12/20 ] [ 2:14 عصر ] [ حسین هاتفی ]
حقیقتی است که نگاه حرام و هر گونه توجه بی مورد به نامحرم چه زن و چه مرد، چه متأهل و چه مجرد، بذرِ گناه و شهوت را در دل میکارد. بعد از این نگاهها و یا خدای نکرده صحبتها و شوخیها و برخوردها معلوم نیست که مجردها دچار چه انحرافاتی میشوند که گفتنش در اقتضای حیای این فضا نیست و بلکه متأهلها که شاید فکر کنند کمی ایمنتر هستند، و البته بیشتر در معرض خطر و انحراف هستند. گناه و منجلابی بزرگ برای بیننده و گناه و مسئولیتی سنگین برای مسبب آن. همسری (مرد یا زنی) که در نوشتار و گفتار و رفتار و پوشش خود مقید نباشد و هر نامحرمی را خواسته یا ناخواسته سمت خود بکشاند یا سمت او رود، کم کم باعث کاشته شدن بذر شهوت در جان و روح میشود، و متاسفانه چون با تأهل احساس امنیت کاذب میکند این فوران احساس و شهوت را از طریق همسر خود جبران میکند و به همین علت احساس گناه نمیکند. اینکه در قرآن آمده (شَارِکْهُمْ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ الإسراء/64) شیطان شریک در اولاد انسان میشود به این معناست. این نگاه و هرزگی و شوخی و هوسهای بیرون، افکارش درون خانوادهها و روابط خصوصی همسران هم کشیده میشود و قطعاً در آیندهی فرزندان و حتی تا نسلها بعد و روابط بین همسران و جامعه تأثیر بسیاری خواهد گذاشت. مطالب مرتبط: قیاس شیطانی - حجاب مجازی - آتش و پنبه سوزوندی پس بسوز! - یک جو حیاء و غیرت [ چهارشنبه 91/8/24 ] [ 3:38 عصر ] [ حسین هاتفی ]
بازار شلوغ بود، کنار پیاده رو با دخترم ایستاده بودم تا همسرم از خرید برگردد. کنارم مرد میانسالی ایستاده بود، دختر خانمی نزدیک مرد شد و گفت: بابا دو تومن بده. بعد هم نگاهی عجیب به من و دخترم کرد. یا آدم ندیده بود یا طلبه ندیده بود! از اینکه نگاهم به همچون موجودی افتاده بود، خجالت کشیدم. هم به جای خودش خجالت کشیدم و بیشتر هم برای پدرش. توصیفش را نه به یاد دارم و نه بلد هستم و نه حیاء اقتضاء میکند که گفت. پسران نوجوان و جوانی بودند که خود آگاه یا ناخودآگاه نگاههای کوتاه و یا مستمر خود را روانه این شخص میکردند و یا حتی پس از عبور، باز روی خود را برمیگرداندند. از همه پر افسوستر، پدرش هم گوشهای ایستاده بود. غم شدیدی درونم را فرا گرفت، یعنی این مرد غیرت ندارد؟ مثلاً پدر است؟! نمیدانستم چه باید گفت، تذکر بدهم یا نه؟ اثر دارد یا نه؟ در این افکار بودم که همسرم آمد و راهی شدیم. بسی تعجب است که چگونه حیاءِ این دختر و امثالش، غیرت این پدر و امثالش اجازه میدهد که فردی با قلب مریض یا فردی که قلبش با این صحنهها مریض میشود؛ بعد از مشاهده، در خلوت خود تصویری از او یا ناموسش را به تصویر کشد و در افکار شیطانیِ خود غرق شود. در بعضی از موارد حیوانات در غیرت و ناموس پرستی از ما انسانها پیشی میگیرند! عظمت و ارزش انسان و انسانیت چقدر است؟ هرزگی و برهنگی و بازیچه بودن؟ یکی از دوستان نقل میکرد: فردی از یک مردی پرسید که آیا اجازه میدهی من به همسرت نگاه کنم؟ مرد تعجب کرد و گفت: یعنی چی آقا؟ او هم پاسخ داد: آخه من دیدم همه بدون اجازه از همسر شما بهره میبرند، گفتم حداقل من ادب کنم و از شما اجازه بگیرم. کاش بعضی از ما انسانها فقط یک جو، فقط یک جو حیاء و غیرت داشتیم. چگونه به راحتی اجازه میدهیم که دیگران به راحتی از ناموس ما بهره بگیرند؟! حتی بهره فکری. داشتن حجاب و حیاء و غیرت و دستور به اینها فقط و فقط برای جلوگیری از همین هاست. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله: اِنَّ الْحَیاءَ وَ الاِیمانَ قُرِنا جمیعا فاِذا رُفِعَ اَحَدُهُما رُفِعَ الآخَرُ . نهج الفصاحه، ص453. حیاء و ایمان، قرین یکدیگرند؛ وقتی یکی از بین برود دیگری همراه آن می رود. اِنَّ اللّه َ تَعالی یُحِبُّ مِنْ عِبادِهِ الغَیُور. نهج الفصاحه، ص306. خداوند از بندگان خود شخص غیور را دوست دارد. امام صادق علیه السلام :إِنَ اللّه غَیورٌ وَ یُحِبُ کُلَ غَیورٍ. کافى، ج5، ص536. خداوند با غیرت است و مردان غیور را دوست دارد. کافى، ج5، ص536. امام على علیه السلام: أَلَم یَبلُغنى عَن نِسائِکُم أَنَّهُنَّ یُزاحِمنَ العُلوجَ فِى السواقِ أَلا تَغارونَ؟ مَن لَم یَغِر فَلا خَیرَ فیهِ. کنزالعمال، ج3، ص780، ح8735. به من خبر رسیده که زنانتان در بازار تنه شان به تنه مردان بى ایمان و لاابالى مى خورد آیا غیرت ندارید؟! کسى که غیرت ندارد خیرى در او نیست. [ پنج شنبه 91/8/18 ] [ 3:5 عصر ] [ حسین هاتفی ]
برداشت اول (اکنون): مراجعه خانم الف به مشاور و شکایت از اینکه همسرش دلبستهی فردی دیگر شده و او را نمیخواهد و دیگر رغبتی به او ندارد! افسوس میخورد، هق هق گریهاش بلند میشود، چرا باید یک آن، زندگیِ شیرینشان از هم گسسته شود؟ تازه با آمدن فرزند، شیرینیاش بیشتر شده بود! برداشت دوم (چند سال قبل): خانم الف از خانه خارج میشود، لباسهای نامناسب، سر و صورت آرایش کرده و... بی قید و بند در رفتار و گفتار. مرد جوانی با همسرش از دور میآید، مهم نیست که خود آگاه یا ناخود آگاه؛ نگاهش به خانم الف میافتد، نیم نگاهی به همسرش! بذر گناه درون دلش کاشته و مشکلاتش با همسرش کم کم شروع میشود. محبت خانم الف به دلش افتاد، نتوانست او را پیدا کند ولی زندگی بر آنها تلخ شد و در نهایت از هم جدا شدند! جمله نانوشته و ناگفته برای خانم الف: سوزوندی، پس بسوز! گاهی اوقات بعضی از رفتارها و گفتارها، بی قید و بند است چه برای خانمها و چه برای آقایان. متاسفانه توجه نمیکنیم که این رفتار و گفتارِ ما چه تأثیری در اطرافیان ما خواهد گذاشت، ممکن است ناخواسته با یک لبخند زندگی فردی را نابود کنیم، چه بسا بعدها همین بلا سرِ خودمان هم بیاید! بدا به حال کسی که عمداً بخواهد باعث لغزشِ فردی شود و خانوادهای را از بین ببرد. خیلی باید بیش از آن چه فکر میکنیم، مواظب گفتار و رفتار خود باشیم. هر موقع حرف از حجاب و حیاء و عفت در گفتار و کردار میآید، بعضی از ما ناراحت میشویم و میگوییم باز میخواهد نصیحت کند و آیه و حدیث بخواند و مقدس بازی در آورد. لکن احکام اسلام در این موارد فقط و فقط برای حفظ خودمان و بهتر شدن زندگی است. اگر به زن میگوید حجاب و حیاء و عفت داشته باش برای این است که گرفتار دام نشود یا دیگران گرفتار او نشوند و اگر به مرد میگوید که چشمِ پاک و غیرت داشته باش برای این است که گرفتار دام شیطان و وسوسههایش نشود و زندگی شخصی و اجتماعی خودش مصون بماند. «این محرم و نامحرمها، این حجاب و حفظ زن، این «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ...وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ» سورهی نور، آیه30و31. چشمهایتان را به هر منظرهای باز نکنید، به هر چیزی نگاه نکنید تا به هر طرفی کشانده نشوید، این برای چیست؟ این برای این است که این زن و شوهر به هم مهربان و وفادار بمانند. آن مردی و آن زنی که در جوامعِ فاسد دنیا به هر جا رسیدند، به هر گذرگاهی که رفتند، هر طور دلشان خواست سوء استفاده کردند و اختلاط پیدا شد، دیگر برای آنها محیط خانوادگی چقدر اهمیت پیدا خواهد کرد؟ هیچ. اسمش را هم گذاشتهاند آزادی که اگر این آزادی باشد، بزرگترین بلیههای بشر محسوب میشود. آن مردی که هر طور دلش بخواهد به هر طرف متمایل باشد به طرف زنها، عِنانی ندارد، حفاظی ندارد و آن زنی که با حیاء و عفت و حجابِ انسانی آراسته نیست، حفاظی ندارد، چنین زن و مردی برای زنِ خودشان، برای شوهرِ خودشان احترامی و اهمیتی قائل نیستند. در اسلام، یک زن و مرد در مقابل هم مسئول هستند و به هم علاقهمندند. به هم محتاج و وابستهاند. یک سلسلهی عظیم و طولانی که از احکام ناشی میشود از چیست؟ از اینکه میخواهند خانواده محکم بماند و این زن و شوهر به هم خیانت نکنند و با هم باشند.» مطلع عشق، امام خامنهای حفظه الله، ص101-102. «اینکه اسلام آن قدر گفته است که چشمتان را ببندید، به نامحرم نگاه نکنید. به زن یک جور گفته و به مرد یک جور دیگر گفته، برای این است که وقتی چشم به یک طرفی رفت، آن وقت بخشی از سهم آن کسی که همسر شماست، آن طرف خواهد رفت. حالا چه شما مرد باشید و چه زن باشید فرقی نمیکند. یک قسمتی میرود آنجا. وقتی اینجا کم گذاشتی، محبت ضعیف خواهد شد. محبت که ضعیف شد، بنای خانوادگی متزلزل میشود. آن وقت آنچه که برای تو لازم است از دستت میرود و آنی که برایت مضر است به خیال خودت به دست آورده ای.» مطلع عشق، امام خامنهای حفظه الله، ص110. [ شنبه 91/7/29 ] [ 12:2 صبح ] [ حسین هاتفی ]
هر انسان عاقلی طلا و جواهرات خود را درون گاوصندوق و یا مکانی غیر قابل سرقت میگذارد. حال هر چقدر ضریب امنیت این گاوصندوق بیشتر باشد خیالش راحتتر. اگر در نگهداری آن جواهرات کوتاهی کرد و به سرقت رفت، تنها باید خودش را ملامت کند. همه ما خوب میدانیم که حجاب در حکم گاوصندوق است برای حفظ زن. فردی که حجاب دارد هم در پوشش و هم در گفتار و رفتار، نمیتوان گفت اصلاً؛ ولی قطعاً کمتر مورد آزار و اذیت و مزاحمت واقع میشود، البته همین داشتن حجاب هم ضریبهای امنیتی دارد که برترین آن چادر است. این فضا، فضای مجازی هست که متأسفانه بعضی آن را با فضای حقیقی متفاوت میدانند و فکر میکنند که در این فضا بعضی از کارها را میتوانند انجام دهند و احساس امنیت بیشتری میکنند و البته رویشان هم بیشتر است. به جرأت میتوان گفت که در این فضا هم باید حجاب داشت، هم زن و هم مرد. بعضی از افراد از ورود به مسنجرها و رفتن به اتاقهای عمومی و حتی خود همین فضای مجازی هراس دارند و باید هم داشته باشند. اما اگر در عنوان کاربری، عکس پروفایل، متنها و خطابها بیشتر دقت شود و به آنها رنگ و روی حجاب و حیاء و عفت دهند، هیچ گاه کاربری به خود جرأت مزاحمت هم نمیدهد، البته گزینههای محدودیت ارتباط با سایر کاربران هم بسیار است. همان گونه که در دنیای حقیقی با حجاب کامل و حیاء و به عبارتی دست به عصا بودن با نامحرم باید صحبت کرد، در همین فضای مجازی هم باید همین طور و بلکه دست به عصاتر برخورد کرد. کلاه سرِ خود نگذاریم، تا به خود بیاییم باختهایم. بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ بلکه انسان خودش از وضع خود آگاه است. «القیامة/14» یادمان باشد که همیشه و در همه حال در برابر خداوند هستیم و از یادش غافل نشویم. [ شنبه 91/7/22 ] [ 5:43 عصر ] [ حسین هاتفی ]
دیروز: زیارتش تمام میشود، از حرم بیرون میآید، دژخیمان رضاخان باتوم به دست، منتظرند تا چادرش را از سرش بردارند. این پا اون پا میکند، نه!، به راهم ادامه میدهم. کشته هم بشوم، نمیگذارم چادرم را بردارند! حرکت میکند، سربازانِ شیطان، وحشیانه حمله میکنند، اما چادرش از او جدا نمیشود. باتومها، لگدها و در آخر گلوله. شهادت مبارک! امروز: زیارتش تمام میشود، از حرم بیرون میآید، نمیدانم چه بگویم، دژخیم رضاخان بگویم یا... شوهرش چادر را از سرش بر میدارد! داستان اول واقعی نیست و البته بعید هم نیست که واقعی باشد، داستان دوم واقعی است. [ پنج شنبه 91/7/6 ] [ 12:21 صبح ] [ حسین هاتفی ]
انسان عاقل هیچگاه آتش و پنبه را نزدیک هم نمیگذارد. لحظهای غفلت باعث نابودیِ تمام محصولی میشود که در طول سالها برداشت کرده است! و هیچگاه پشیمانی سودی ندارد و آن محصول بر نمیگردد! مگر اینکه به فکر برداشت سالهای بعد باشد. آتش و پنبه، زن و مرد، دختر و پسر و به عبارت صحیحتر نامحرم علاقه به جنس مخالف از نیرومندترین و خطرناکترین و البته بهترین غریزههای انسان است در هر انسانی (مسلمان و غیر مسلمان، مذهبی و غیر مذهبی) این علاقه کم یا بیشتر برای همه و در هر سِنی هست متأسفانه برخی توجیهها و نبود برخی محدودیتها باعث فریب و اشتباهی غیر قابل جبران میشود طبیعتاً در دنیای مجازی متأسفانه بعضی از محدودیتها و چارچوبها برطرف میشود و این باعث اعتماد و امنیت کاذب، نسبت به جنس مخالف و برخی صحبتها و نزدیک شدنها میشود، حتی تأهل و سن بالا و مذهبی بودن نمیتواند باعث این اعتماد و امنیت شود. فقط باید به تاریخ و تجربه دیگران مراجعه کنیم. أَلَمْ یعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یعْلَمُ سِرَّهُمْ وَ نَجْوَاهُمْ وَأَنَّ اللَّهَ عَلَّامُ الْغُیوبِ «التوبة/78» آیا نمیدانستند که خداوند، اسرار و سخنان درگوشی آنها را میداند؛ و خداوند دانای همه غیبها (و امور پنهانی) است؟! أَلَمْ یعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یرَى «العلق/14» آیا او ندانست که خداوند (همه اعمالش را) میبیند؟! امام صادق علیه السلام: لَیْسَ لِإِبْلِیسَ جُنْدٌ أَشَدَّ مِنَ النِّسَاءِ وَ الْغَضَبِ. تحف العقول، ص363 «لشکری نیرومندتر از زنها و غضب برای شیطان نیست.» امام علی علیه السلام: الْفِتَنُ ثَلَاثٌ حُبُّ النِّسَاء وَ هُوَ سَیْفُ الشَّیْطَان... بحار الانوار، ج70، ص140. «فتنهها و آزمایشها سه تاست. دوست داشتن زنان که آن شمیر شیطان است...» پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله: ألا لا یخلونّ رجل بامرأة إلّا کان ثالثهما الشّیطان. نهج الفصاحه، ص246. «بدانید که هیچ مردى با زن نامحرم خلوت نمىکند جز آنکه سومى آنها شیطان است.» أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَى أُمَّتِیَ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَل. نهج الفصاحه، ص174. «بر امت خویش بیش از هر چیز از هوس و آرزوى دراز بیم دارم.» ألا رُبَ شَهْوَةِ سَاعَةٍ أَوْرَثَت حُزْناً طَوِیلاً. نهج الفصاحه، ص245. «چه بسا شهوت و لذت یک لحظهاى که موجب حزن و اندوه طولانى گردد.» [ شنبه 91/6/18 ] [ 12:29 عصر ] [ حسین هاتفی ]
دایی صدام زد. گفت: به زن دایی بگو آماده بشه، بریم خونه. سرمو انداختم پایین و گفتم: نمیدونم زن دایی چه شکلیه! صورتشو هنوز ندیدم! نمیشناسمش! دایی ناراحت شد. خاک تو سرت هنوز زن داییتو ندیدی. نوبره والا. اینو یکی از دوستای صمیمیم میگفت. دوران راهنمایی این اتفاق براش افتاده. الان ازدواج کرده. به شوخی میگفت: موقع خواستگاری هم خوب نگاه نکردیم و سرمون پایین بود، کلاه سرمون رفت. امام صادق علیه السلام: النَّظْرَةُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ مَسْمُومٌ مَنْ تَرَکَهَا لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَا لِغَیْرِهِ أَعْقَبَهُ اللَّهُ أَمْناً وَ إِیمَاناً یَجِدُ طَعْمَهُ نگاه به نامحرم تیری مسموم از تیرهای شیطان است. کسی که فقط به خاطر خداوند آن را ترک کند خداوند هم عاقبت و پاداش او را امنیت و ایمان قرار میدهد که طمع و شیرینی آن را می یابد. وسائل الشیعه، ج20، ص192. قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یصْنَعُونَ «النور/30» به مؤمنان (مردان) بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و عفاف خود را حفظ کنند؛ این برای آنان پاکیزهتر است؛ خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است! وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیوبِهِنَّ «النور/31» و به آنان (زنان) با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوسآلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را -جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسریهای خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود) پ.ن1: جمله ای که بعضی از جوونها میگن: همه چیز از یک نگاه شروع شد. پ.ن2: کاش همه آقایون و خانمها همین فکر و حال و هوای دوستمان را داشتند. کاش هر دو مواظب نگاه ها بودند. عفت بود، غیرت بود، حیا بود. إن شاء الله که هست... [ شنبه 91/1/5 ] [ 9:13 عصر ] [ حسین هاتفی ]
|
||