• وبلاگ : مـــ هـر بـا ن
  • يادداشت : پاسخ به پرسش از آيت الله مصباح يزدي
  • نظرات : 8 خصوصي ، 32 عمومي
  • پارسي يار : 9 علاقه ، 6 نظر
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محسن 
    بنام خدا و سلام و احترام
    حضرت آيت الله مصباح حفظه الله يک شخصيت برجسته حوزوي هستند و عليرغم آنکه بسياري از ديدگاههاي سياسي ايشان را نميپسندم اما توهين به چنين شخصيتي را جايز نميدانم. ليکن بحث و نقد «سالم» نسبت به ايشان و حتي شخصيتهاي بزرگتر از ايشان را بايد تحمل کرد و بلکه رواج داد. بحثم کلي است نه خصوص نقد مورد اشاره که داراي اشکالات متعدد است. گمان ميکنم اگر نقد و گفتگو و مناظره سالم درجامعه ما رواج داشت بسياري از آراء متضاد کنوني در زمينه بحثهاي کلاني چون ولايت فقيه به شدت به هم نزديک ميشد. اما در جو آلوده کنوني حب و بغض ها حرف اول را ميزند. حتي در حرفهاي «حق» . اکنون هم در نقد فوق آثار حب و بغض مشاهده ميشود و هم در رديه نويسنده محترم وبلاگ.
    آيت الله مصباح در بعد علمي و فرهنگي در گذشته و حال در مجموع موفق بوده اند. تأييدات و حمايتهاي حضرت امام از موسسه ايشان وهمينطور رهبر معظم حفظه الله نشان از اين مطلب است. اما در عرصه سياسي تجربه ورود مستقيم ايشان به عرصه سياست نتايج مطلوبي از خود نشان نميدهد. البته نه فقط خصوص ايشان. تجربه هاي مختلف بعد از انقلاب نشان داده هرگاه علما از عرصه «هدايتگري» و «خط دهي» به عرصه «حمايت» و «جانبداري» از افراد و جريان هاي سياسي ( و لو به حق ) وارد شده اند، نتيجه بلندمدت آن غالبا نامطلوب بوده (ولو در کوتاه مدت مثمر بوده باشد) . نمونه آن حمايتهاي شائبه دار برخي علما از آقاي ناطق در سال 76 بود که بعد بعضيشان پشيمان شدند.
    اين مقام گنجايش بحث تفصيلي درباره مطالب مربوط به ولايت فقيه و شوراي رهبري و... را ندارد. اما در خصوص نقد مربوط به قبل انقلاب حقير مقابله آيت الله مصباح با امام را قبول ندارم. چرا که تا بحال سند و دليل محکمي براي اين مسأله از سوي مدعيان آن ارائه نشده است. اما آنچه که جاي سوال متين و محترمانه از محضر ايشان دارد اين است که علت تفاوت رويکرد ايشان در زمان فعلي نسبت به زمان حضرت امام (ره) چيست؟ ايشان در سطح و اندازه اي که اکنون وارد ميدان سياست و دفاع از انقلاب و اسلام شده اند قطعا قبل انقلاب به اين مقدار وارد نشده بودند. بعد انقلاب هم که تا زمان رحلت حضرت امام (ره) هيچگونه فعاليت «برجسته» سياسي از ايشان ديده نشده است. علت چيست؟
    ادامه دارد
    پاسخ

    سلام عليکم. ممنونم از اعلام نظرتان. حب و بغض را در اين نوشتار نديدم و چيزي جز مستندات نبود. بايد از ناقدين محترم پرسيد که براي تخريب دستاويز هر چيزي مي شوند. در مورد نقد هم عرض کنم که ناقد بايد شايستگي و اهليت نقد را داشته باشد و گرنه هر کسي نمي تواند فرياد نقاديت سر دهد. علاوه بر اينکه پرسيدن سوال با احترام از شخصيتهاي علمي و مذهبي و سياسي خيلي با نقد فرق مي کند. در مورد فعاليتهاي سياسي ايشان هم بهترين مهر تاييد فرمايش مقام عظماي ولايت در سال 89 است که ايشان رو متصف به علم و بصيرت به معناي حقيقي کلمه و صفا مي کنند و اگر کلام شما صادق بود هيچگاه چنين مورد حمايت قرار نمي گرفتند.