پيام
+
يه روز که حميد از منطقه اومد به شوخي گفتم:
دلم ميخواد يه بار بياي و ببيني اينجا رو زدن و من هم کشته شدم. اون وقت برام بخوني: *فاطمه جان شهادتت مبارک!* بعد شروع کردم به راه رفتن و اين جمله رو تکرار کردم.
ديدم از حميد صدايي در نمياد. نگاه کردم ديدم داره گريه ميکنه، جا خوردم و گفتم:

*ياس*
91/7/7

حسين هاتفي.
تو خيلي بي انصافي، هر روز ميري توي آتش و منم چشم به راه تو. اون وقت طاقت اشک ريختن من رو نداري و نميزاري من گريه کنم؛ حالا خودت نشستي و جلوي من گريه ميکني؟
سرش رو بالا آورد و گفت: *فاطمه جان به خدا قسم اگه تو نباشي من اصلاً از جبهه بر نميگردم.*
نيمه پنهان ماه، ج3، ص33
مجنون الحسين ع
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
..: *شيرازي*:..
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سبوي معرفت
واقعا اي کاش خانم کربلا 5 ... من هم اين فيد رو يک ساعت پيش ديدم ولي بخاطر رفتارها و مواضع ناپسند همسر اين شهيد بزرگوار دستم به لايک نرفت!
خاطرات دکتر بالتازار
وفادار ماندن به آرمان شهدا يه عمر مجاهدته
حسين هاتفي.
بزرگواران مطلبي از کرامت همسر اين بزرگوار نيست که دست به علاقه مندي نرود! فيد کاملاً مربوط به شهيد بزرگوار و مهرباني ايشان است. نه هيچ شخص ديگري!
حسين هاتفي.
ممنون
حسين هاتفي.
از علاقه مندي و بازنشر دوستان و بزرگواران ممنونم.